نقد و بررسی فیلم درساژ
خلاصه داستان:
چند نوجوان در شهر کرج تصمیم می گیرند برای تفریح به یک سوپرمارکت دستبرد بزنند تا دور هم خوش گذرانده باشند اما این اتفاق به درستی پیش نمی رود و…
کارگردان :
پویا بادکوبه : متولد سال 1983 در تهران است و سالها به عنوان سازنده برنامه های کودک و نوجوان به فعالیت پرداخته است. او بعدها پس از اتمام تحصیلات در رشته های طراحی گرافیک و تئاتر، به عرصه تبلیغات ورود کرد و بصورت حرفه ای در این حوزه مشغول به کار شد. « درساژ » نخستین تجربه کارگردانی بادکوبه به شمار می رود.
نقد فیلم « درساژ » :
« درساژ » فیلمی شخصیت محور است که داستان دختری را در سالهای دوران نوجوانی اش روایت می کند. فیلم بطور خلاصه قرار است روایتگر داستان نسلی باشد که متفاوت از سبک و سیاق دهه های گذشته در ایران، زندگی خود را پیش گرفته اند. نسل نوجوانی که می خواهند متفاوت از دیگران باشند و زندگی خودشان را با آرزوها و خواسته هایشان پیش ببرند. تصویری که از این نسل در « درساژ » به مخاطب ارائه می شود، تصویر واضحی به شمار می رود اما زمانی که از پوسته گذر کرده و به لایه های بعدی فیلم می رسیم، ایرادات زیادی به چشم می خورد.
این ایرادات در وهله نخست به شخصیت پردازی گلسا باز می گردد که فیلمساز تعریف دقیقی از آن ارائه نداده است. او مانند دختران نوجوان امروزی، با ظاهری مشخص در جامعه ظاهر می شود و رفتارهای شخصی اش نیز یادآور سرکشی های رایج دوران نوجوانی است. او از اینکه تحت کنترل پدر و مادر خود باشد بیزار است و در جمع دوستانش نیز برای اینکه بتواند خودی ثابت کند، اقداماتی انجام می دهد که لزوماً منجر به برتری نمی گردد و برای او مشکلات بسیاری به همراه دارد. اما این تنها وجه بیرونی شخصیت گلسا را برای تماشاگر به تصویر می کشد و در باطن، ما دلیل و انگیزه های گلسا را برای رفتارهایش متوجه نمی شویم.
اسب مورد علاقه او که رابطه عاطفی عمیقی بین آن دو برقرار است، می تواند مفاهیم مختلفی از جمله دوری از اجتماع و تنهایی و البته مباحث عمیق روانشناسی در خصوص ارتباط انسان و اسب را تداعی نماید. اما این مفاهیم هرگز به درستی در طول داستان بیان نمی شوند و به واقع مشخص نمی شود که گلسا چرا در بخش های مختلف فیلم شخصیت های متفاوتی دارد. در واقع شخصیت پردازی او در طول داستان دستخوش تغییرات بسیاری می شود که در مبحث ” سیر تحول ” در فیلمنامه نویسی نمی گنجد و بی مناسبت با فضای داستان شکل می گیرد.
عدم توجه به جزئیات شخصیت پردازی گلسا سبب می شود تا تماشاگر هم او را جدی نگیرد و او را در حد و اندازه یک تصویر کلی از نوجوانان امروز ایران در نظر بگیرد که قرار است پیامی را به تماشاگر بدهد. فیلم در عین حال موقعیت ها و داستانک های دیگری هم را هم مطرح می کند که از فقر و نداری گرفته تا رفاه و تقابل این دو با یکدیگر، می خواهد اشاره ای هم به تبعیض ها در شکل گیری شرایط گلسا داشته باشد که کارایی لازم را ندارد.
شایان ذکر است که در قاب بندی های سینمایی « درساژ » نیز ایراداتی به چشم می خورد که باعث تعجب است. در برخی از سکانس های فیلم زاویه دید مخاطب با سوژه هماهنگ نیست و جزئیات زیادی از تصویر خارج از کادر است و نسبت سوژه با قاب یکی نیست. از این دست مشکلات فنی نیز در « درساژ » به چشم می خورد اما از جهت آنکه فیلم نخستین تجربه فیلمسازی بادکوبه به شمار می رود، می توان این ایرادات را کمرنگ تر کرد. هرچند که بادکوبه ابداً با سینما و تلویزیون بیگانه نیست و از همان دوران کودکی در این عرصه فعالیت کرده است.
می توان از بازی نگار مقدم به عنوان یکی از نکات مثبت فیلم یاد کرد. چهره و میمیک های صورت او، به خوبی در خدمت شخصیت گلسا بوده و او را برای تماشاگر ملموس کرده است. این در حالی است که دیگر بازیگران مطرح فیلم از جمله علی مصفا و شبنم مقدمی درخشش چندانی در طول داستان ندارند و پرداخت مناسبی هم از شخصیت شان شکل نمی گیرد.
« درساژ » می خواهد روایتگر داستان نسل نوجوان کشور باشد که دنیای شان کمتر درک شده و یاغی تر از نسل گذشته به شمار می روند. اما این روایت تنها یک پوسته ظاهری دارد و بصورت خلاصه وضعیت چند خطی بیان شده است. برای روایت سینمایی نیاز به بسط و گسترش قصه و تحلیل شخصیت هاست و این اتفاقی است که در « درساژ » رخ نمی دهد. فیلم نمی تواند تحلیل مناسبی از وضعیت نوجوانان داشته باشد و صرفاً با طرح چند خلاصه موضوع قصد دارد به مخاطبش تلنگری بزند.
منتقد : بابک مهرورز
سایت ” مووی مگ “
نام فیلم : درساژ
کارگردان : پویا بادکوبه
فیلمنامه : حامد رجبی
تهیه کننده : سمیرا برادری, روح اله برادری
مدیر فیلمبرداری: اشکان اشکانی
بازیگران :
نگار مقدم
شبنم مقدمی
علی مصفا
و…