نقد و بررسی فیلم بامبلبی ( Bumblebee )
ساخت فیلم سینمایی براساس اسباب بازی های « ترنسفورمرز » اتفاقی مهم در عرصه سینما بود که سالها پیش مایکل بی آن را رقم زد. مبارزات نفس گیر و ربات هایی که به دل شهر می زدند تا دنیا را تبدیل به ویرانه کنند ، برای تماشاگر در سالن های سینما به حدی جذاب بود که بتواند منجر به ساخته شدن پنج عنوان از این فیلم شود. هرچند می شد حدس زد که ظرفیت قصه سازندگان این سری از فیلمها از همان قسمت سوم تا پنجم به پایان رسیده بود و آنها فقط قصد داشتند به هر طریق ممکن این ربات ها را در سینما نگه دارند تا پول های کلان به جیب بزنند.
اما ششمین قسمت با تفاوت های زیاد نسبت به گذشته به سینما آمده و نشان از تغییر رویکرد سازندگان و بها دادن به اصل و ریشه و قصه دارد. در فیلم « بامبلبی » ما داستان دختر نوجوانی به نام چارلی ( هیلی استینفیلد ) را دنبال می کنیم که پدرش را به تازگی از دست داده و علاقه زیادی هم به خودرو دارد. او بطور اتفاقی با ماشین قراضه ای مواجه می شود که شبیه ماشین های جاده نیست و می تواند روی دو پایش قرار بگیرد! رابطه چارلی با این ماشین مهربان به خوبی پیش می رود تا اینکه آدمهای بد وارد داستان می شوند و قصد دارند خرابکاری به بار بیاورند.
باید از تهیه کنندگان متشکر باشیم که بالاخره این موضوع را فهمیدند که جنگ های پایان ناپذیر ربات ها در زمین و آسمان به تنهایی نمی تواند ضامن موفقیت فیلم باشد. اگر نگاهی به گذشته این عنوان بیندازیم با شخصیت های فاجعه بار و مضحکی مواجه می شویم که در بدترین مثال، مگان فاکس آن را ایفا می کرده که شبیه به تبلیغ های تلویزیونی پیش از برگزاری مسابقه بانوی شایسته جهان بود! حتی می توانم به مارک والبرگ هم اشاره کنم که نقشی ناامید کننده در داستان ایفا کرد و نتوانست ربات ها را در سینما نجات دهد. اما ماجرای « بامبلبی » متفاوت از تجربیات گذشته است و خوشبختانه اینبار همه چیز تغییر کرد و این تغییرات مثبت و در راستای بهبود وضعیت فیلم شکل گرفته است.
البته این ایراد قطعاً به فیلم وارد است که نویسندگان برای نوشتن فیلمنامه یک نسخه کپی از « E.T » را در مقابل خود قرار داده اند و با تغییرات اندکی همان را بازسازی کرده اند! در واقع « بامبلبی » یک نسخه اکشن و پر سر و صداتر از فیلم محبوب آقای اسپیلبرگ است و همان روند داستانی را دنبال می کند که در آن فیلم مشاهده کرده بودید. در اینجا دختر نوجوانی داریم که با یک موجود ناشناخته فضایی وقت می گذراند. آنها هر دو زخم خورده تنهایی هستند و تنها افرادی در دنیا هستند که می توانند یکدیگر را درک کنند و البته بله، آدمهایی را هم داریم که می خواهند این رابطه خوب را برهم بزنند چراکه فکر می کنند هرچه که از آسمان به زمین بیاید ارزش نابود شدن دارد و باید به مقابله با آن برخاست.
شباهت های « بامبلبی » به « E.T » انکار ناپذیر است اما به نظرم این نشانه خوبی است که سازندگان قانع شده اند برای ساخت یک فیلم دیگر از خانواده « ترنسفورمرز » به سراغ قصه و روابط انسانی پیش بروند تا برخورد ماشین آلات با یکدیگر و نظاره انسانها بر روی زمین که هیچ کاری هم از دست شان بر نمی آمد! یکی از دلایل این تغییرات مثبت قطعاً حضور تراویس نایت به عنوان کارگردان در فیلم بوده است. کارگردانی که در سال 2016 با شاهکاری به نام « Kubo and the Two Strings » به سینما آمد و اگر آن فیلم را دیده باشید، خیلی راحت می توانید متوجه شوید که نگرش کارگردان به داستان هیچ شباهتی به مایکل بی ندارد و امیدواریم که این دو هرگز یکدیگر را ملاقات نکنند!
اما باید بگویم که فیلم طرفداران قسمت های قبلی را هم ناامید نمی کند و صحنه های اکشن زیادی در فیلم وجود دارد که می تواند مشتاقان فیلم را هیجان زده کند. اگر در نسخه های مایکل بی شما نمی توانستید تشخیص دهید که چه کسی در حال مبارزه با دیگری است، اینجا این مورد تا حدی برطرف شده و ما می توانیم تشخیص دهیم که شمشیرها و گلوله ها از سوی چه کسی و به کدامین هدف شلیک می شوند! نایت در این زمینه کم کاری به خرج نداده و میزان هیجان لازمی که طرفداران با دیدن فیلم منتظر آن بودند را در اختیارشان قرار داده است تا اینبار علاقه مندان در جبهه مقابل قرار نگیرند و به کمبود اکشن در فیلم معترض نباشند!
هیلی استینفیلد، بازیگر نقش اصلی فیلم شخصیتی است که تماشاگر می تواند با او همراه باشد. او زخم عمیقی در قلب دارد و تسکین آن بامبلبی است که مانند یک حیوان خانگی در کنار او قرار گرفته و در مواقع لزوم از او مراقبت می کند و خودش نیز زمانی که همراه اوست، امنیت و آرامش را بدست می آورد. استینفیلد بازی بسیار خوبی در نقش چارلی ارائه داده است و به راحتی می توان گفت از تمام بازیگران زن این سری موفق تر بوده است. در نقطه مقابل اما جان سنا درخشش چندانی در فیلم ندارد و شاید باید گفت این فیلم اثری نیست که بتواند برای او توفیقی به همراه داشته باشد.
« بامبلبی » یک آغاز جدید در سری فیلمهای « ترنسفورمرز » محسوب می شود که تغییرات بسیاری نسبت به گذشته تجربه کرده. البته کماکان معتقدم که فیلمنامه فارغ از خلاقیت هست و یک نسخه بروز شده از « E.T » محسوب می شود که رنگ و لعاب ربات ها را به خود گرفته است. اما بیایید صادق باشیم، همه ما از دیدن ربات های « ترنسفورمرز » خسته شده بودیم و حالا با اعمال این تغییرات می توانیم دوباره آنها را به روی پرده ببینیم و از دیدنشان لذت ببریم. پس این می تواند یک روند مثبت باشد هرچند که هنوز فاقد هویت است و از فیلمهای دیگر وام گرفته است.
منتقد : دیوید ساندرلند
سایت ” مووی مگ ”
بامبلبی (Bumblebee)
کارگردان : Travis Knight
نویسنده : Christina Hodson, Christina Hodson
بازیگران :
Hailee Steinfeld…Charlie
Jorge Lendeborg Jr….Memo
John Cena…Agent Burns
Jason Drucker…Otis
رده سنی : PG-13 (مناسب برای افراد بالای 13 سال)
ژانر : اکشن
زمان : 114 دقیقه