آداب و رسوم قدیم ازدواج در همدان
رسم ازدواج مردم همدان
در گذشته های نه چندان دور مراسم ازدواج در همدان آداب و رسوم ساده و خاص خود را داشت که این روزها خبری از آن نیست که این امر توجه مسئولان به زنده نگهداشتن رسوم به جامانده را گوشزد می کند.
شاید بیان آداب و رسوم ازدواج در همدان قدیم نوعی یادآوری باشد برای آنهایی که زمانی این آداب و رسوم را دیدهاند و بازگویی این آداب و رسوم برای کسانی باشد که آنها را ندیدهاند اما در موردش شنیدهاند.
در گذشته ازدواج از جمله مراسمی بود که آداب و رسوم خاصی برای خود داشت به طوری که هنوز که هنوز است بسیاری از قدیمیها این آداب و رسوم را بهیاد دارند.
در گذشته نه چندان دور مراسم ازدواج باید بر طبق اصول خاصی برگزار میشد که البته در این بین افرادی که متمول بودند مراسم ازدواجشان متفاوتتر بود بهطوری که گاهی هفت شبانه روز مراسم ازدواج آنها طول میکشید.
پس از انجام مراحل اولیه چون انتخاب همسر، توافق دختر و پسر با یکدیگر، مهریه مشخص می شد و مراسم نامزدی نیز به سادگی برگزار می شد.
بعد از صلاحبینى برنامه رختبران انجام مىشد که این برنامه اختصاص به بریدن پارچه لباس عروس داشت.
داماد هفت نوع پارچه براى هفت دست لباس عروس خریداری می کرد
لباس عروس بهوسیله داماد خریدارى مىشد که عبارت بود از هفت نوع پارچه براى هفت دست لباس. لباسها با تشریفات خاصى به خانه عروس فرستاده مىشد و براى شرکت در مراسم رختبران تعدادى زنان فامیل دعوت مىشوند.
گاهى ضرب و دفى هم تهیه مىشد و وقتى خیاط قیچى بهدست مىگرفت همه ابراز شادى مىکردند و مبارکباد مىگفتند. خیاط ابتدا یک نقل بادامى را با قیچى از وسط دو نیم مىکرد و زنان هلهلهکنان و لیلىگویان شادمانى مىکردند و به عروس تبریک مىگفتند و پذیرایى از حاضران با شیرینى شروع مىشد.
در این جلسه فقط چادر عروس بریده مىشد و خیاط بقیه پارچهها را با خود مىبرد.
روز پیش از عقد، مجلسى در منزل عروس ترتیب مىیافت و زنان جوان دو خانواده در آن شرکت مىکردند.
شیرینى و نقل میوه قبلاً از طرف خانواده داماد تهیه و به خانه عروس فرستاده مىشد و علاوه بر آن براى زنى که عروس را آرایش مىکرد یک دست لباس کامل، کلى کله قند، یک بسته چاى و مقدارى شیرینى فرستاده مىشد و هنگامىکه آرایشگر شروع به آماده کردن عروس مىکرد حاضران هر یک پولى به او مىدادند.
عقدکنان با تشریفات مراسم خاصى همراه بود و از بسیارى جهات شبیه سایر نقاط ایران اجرا مىشد.
آداب و رسوم قدیم ازدواج در همدان
هفت عدد تخممرغ را عروس و داماد باید می خوردند
از جمله اشیاء داخل خوانچه، هفت عدد تخممرغ بود که عروس و داماد باید آنها را بخورند و یک قورى محتوى شیر و عسل هم کنار خوانچه عقد بود که آن را نیز داماد باید همزمان با تخممرغ بنوشد.
عروس و داماد کنار هم مقابل آینه مىنشستند. کنار هر یک چراغ از نوع ”گرجنه“ مىگذاشتند و روشن مىکردند.
از سنن دیگر آن بود که یک کاسه محتوى آب کنار خوانچه عقد قرار مىدادند و داخل آن چهل عدد کلید مىانداختند.
یک نفر از بستگان عروس از ابتدا تا خاتمه مراسم با یک قاشق کلیدهاى داخل آب را بههم مىزد و عقیده داشتند این کار موجب باز شدن بخت زوجین مىشود و از چله افتادن عروس و داماد جلوگیرى مىکند.
چله افتادن شامل بهدام کشیده شدن هماى سعادت زوجین و به بدشانسى و مخمصه و به طلسم افتادن بود.
براى بریدن چله نیز در پایان مراسم عقد، عروس را لب حوض و کنار باغچه برده و یک پارچه ضخیم روى سرش مىانداختند و آب چهل کلید بر سرش مىریختند.
پس از آنکه زمان عروسى مشخص شد باید صورتى از زنان مدعوین و دعوتنامهها نوشته شود که در جلسهاى با حضور بزرگان فامیل در منزل هر یک از طرفین بهطور جداگانه انجام مىشود.
فرداى حنابندان، بعد از ظهر جهیزیه عروس را به خانه داماد مىبردند و جهیزیه را در طبقهاى چوبى بهنام خوانچه چیده و باربران بر سر گذاشته و به مقصد مىرساندند.
اشیاءِ بزرگ و سنگین مانند فرش و ظروف مسى و امثال آن با قاطر حمل مىشد و دو عدد خوانچه مخصوص لباس داماد و برادر داماد بود که پیشاپیش بقیه خوانچهها حمل مىشد.
روى لباسهاى داماد گل و نقل بید سنگ مىریختند
روى لباسهاى داماد گل و نقل بید سنگ مىریختند و پس از تحویل جهیزیه، از بزرگ خانواده رسید دریافت مىکردند.
شب آخر عروسى با تشریفات و مراسمى عروس را به خانه داماد مىبردند و اوایل شب بهتدریج مدعوین در مجلس حاضر مىشدند.
پس از صرف شام ابتدا تعدادى از بزرگان فامیل داماد به خانه عروس مىرفتند، به این عده ”کدخدایان“ مىگفتند و پس از رسیدن به خانه عروس از آنها استقبال مىشد و با چاى و شیرینى و میوه پذیرائى بهعمل مىآمد.
سپس قباله ازدواج از طرف خانواده عروس جلو آنها گذاشته مىشد و آنها قباله را مطالعه کرده و پس از اطمینان از صحت و سقم مطالب آن به خانه داماد مراجعت کرده و با اعلام اینکه هیچگونه اشکالى در کار نیست، عدهاى بهطرف خانه عروس حرکت مىکردند.
پیشاپیش این عده یک دختر کوچک با لباسى زیبا حرکت مىکرد که به او گیله مىگفتند و جمعیت که به نزدیک خانه عروس مىرسید عدهاى از بستگان عروس به پیشواز آنها مىآمدند و به آنها ملحق مىشدند و هنگام ورود به خانه عروس دستهجمعى صلوات مىفرستادند.
پس از مدتى عروس آماده ترک خانه پدرى و رفتن به خانه بخت مىشد اما قبل از حرکت عروس کمر او را مىبستند و بعد آماده حرکت مىشدند.
عروس را از زیر قرآن رد مىکردند، سپس قباله ازدواج را روى زمین جلو پاى او مىگذاشتند و عروس سه بار از روى آن رد مىشد.
برادران عروس یا عموها یا دایىهاى او شانههاى او را مىگرفتند و او را تا منزل داماد همراهى مىکردند و با شروع حرکت حاضران صلوات مىفرستادند و مداحان و درویشان نادعلیاً یا على مىگفتند.
در لحظه ورود عروس به حیاط، داماد محتوى دستمال سکه را بر سر عروس مىریخت
در لحظه ورود عروس به حیاط، داماد محتوى دستمال یا جعبهاى که گندم، جو، نقل و سکه بود بر سر عروس مىریخت و در این موقع پدر داماد یا یکى از بزرگان فامیل آنها را دستبهدست مىداد و سپس حضار با آرزوى شادى و خوشبختى براى زوجین محل را ترک مىکردند.
بعد از عروسى روز دوم ضیافتى به شام از طرف خانواده عروس برگزار مىشد که به آن ”داماد سلام“ مىگفتند.
روز سوم مراسم ”داغ ورجان“ بود که در منزل داماد برگزار مىشد که مختص جوانان بود و روز هفتم تمام اعضای فامیل دو طرف به دیدن عروس مىرفتند و هر کس هدیهاى مىداد و این روز همان پا تختى بود.
مراسم عروسى بیشتر در اواخر تابستان و اوایل پائیز انجام مىشد و غذاى متداول در عروسىهاى خانوادههاى متوسط آبگوشت بود. این خانوادهها مراسم عروسى را در یک روز و یک شب برگزار مىکردند اما گاهى این مراسم چند روز و چند شب ادامه مىیافت.
ناهار عروسى را ولیمه مىگفتند و مدعوین بیشتر مردان بودند و هر یک از مدعوین پس از ورود با شربت و چایى پذیرایى مىشد تا هنگام صرف ناهار برسد.
در هر مجمعه دو سه نوع غذا و دوغ و ترشى و پنیر و سبزى براى سه نفر گذاشته مىشد و دسر معمولاً انگور و خربزه بود.
پرواضح است که بسیاری از آداب و رسوم میتوانند به فرهنگ هر جامعهای تبدیل شوند بهطوری که این تبدیلها باعث تفاوت بین افراد میشود.
البته در شرایط فعلی و آنچه که ملاحظه میشود مرزهای فرهنگی در حال کمرنگ شدن است و به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان خرده فرهنگها در حال کمرنگ شدن هستند و این خرده فرهنگها همانهایی هستند که ریشه تاریخی طولانی ندارند اما فرهنگهایی که قدیمیتر هستند ثبات خود را حفظ کردهاند.
در حال حاضر بسیاری از آنها دیگر وجود ندارند و فقط در حافظههایی ماندهاند که آنها را دیدهاند و با از بین رفتن این افراد این آداب و رسوم به عنوان بخشی از تاریخ در خواهند آمد.
منبع:mehrnews.com