نقد و بررسی فیلم بمب؛ یک عاشقانه
خلاصه داستان:
داستان فیلم در سالهای دهه شصت می گذرد و ماجرای نوجوانی را دنبال می کند که در پناهگاه هنگام بمباران، عاشق می شود اما…
کارگردان :
پیمان معادی : متولد سال 1349 در شهر نیویورک می باشد و فعالیت خود را به عنوان فیلمنامه نویس در سینمای ایران آغاز کرد. او فیلمنامه نویس آثاری همچون « کُما » و « عطش » بود و در سال 1387 برای اولین بار به عنوان بازیگر مقابل دوربین اصغر فرهادی آمد تا در فیلم « درباره الی » به ایفای نقش بپردازد و پس از نیز در فیلم « جدایی نادر از سیمین » حضور یافت که او را تبدیل به چهره ای جهانی کرد. معادی در سالهای اخیر در ساخته های مشهور هالیوود از جمله « کمپ ایکس ری » و سریال شبکه HBO به نام « آن شب » حضور داشته است.
نقد فیلم « بمب؛ یک عاشقانه » :
پیمان معادی بازیگر جوانی است که توانسته در عرصه سینمای بین المللی نیز صاحب افتخار شود و بازیگری بین المللی برای سینمای ایران باشد. نخستین تجربه کارگردانی او نیز با « برف روی کاج ها » آغاز شد و حالا دومین اثر او با نام « بمب؛ یک عاشقانه » به سینما آمده تا معادی اینبار شانس خود را به عنوان کارگردان محک بزند. اما تجربه دوم کارگردانی معادی علی رغم نکات مثبتی که به همراه دارد، شامل ضعف هایی هم نیز می باشد.
داستان فیلم به 3 بخش متفاوت تقسیم می شود. در بخش اول به ماجرای رابطه ایرج و میترا پرداخته می شود و سپس به حواشی مدرسه و در نهایت عاشقانه ای که در پناهگاه میان دو نوجوان برقرار می شود. مهمترین ویژگی این 3 داستان می بایست این موضوع می بود که آنها در یک زنجیره مشخص به یکدیگر متصل باشند و از اتصال و یکپارچگی شان، نتیجه گیری منطقی حاصل شود. به نظر می رسد که پیمان معادی نیز چنین هدفی داشته و قصد داشته از تضاد رابطه ایرج و میترا با عشق تازه شکل گرفته ای که در پناهگاه و زیر بمباران و خرابی ها حاصل می شود، به پیام اخلاقی برسد اما به واسطه ایراد در روایت نتوانسته به هدف خود برسد.
یکی از مشکلات فیلم رابطه سرد میان میترا و ایرج است. رابطه ای که گویی به پایان راه رسیده اما مخاطب خیلی دیر دلیل آن را متوجه می شود و زمانی هم که به دلیل سردی رابطه آن دو پی می برد، چندان غافلگیر نمی شود چراکه معادی نتوانسته بستر مناسب را در ذهن مخاطب برای دنبال کردن ماجرای این زوج مهیا نماید. تغییر لحن فیلم در مدرسه که کمدی سیاه است و اشاره به باورهایی دارد که در زمان مدرسه به نوجوانان آموزش داده می شد نیز باعث چند پارگی داستان گردیده است. معادی قصد داشته در « بمب؛ یک عاشقانه » داستانی عاشقانه و در عین حال انتقادی از فضای جنگ بسازد اما به دلیل عدم کنترل مناسب بر چگونگی روایت داستان، باعث شده تا فیلم دچار ضعف شود و در مواقع بسیاری دچار لکنت در ضرباهنگ شود.
طراحی صحنه نیز با اینکه تلاش فراوانی انجام شده تا شباهت کاملی به فضای دهه شصت داشته باشد، اما دارای ضعف است. در سکانس های بیرونی فیلم ما با المان هایی مواجه می شویم که مربوط به دهه شصت بودند ( مانند نوار کاست، باجه تلفن ، زنبیل و.. ) ، اما حضور چنین مواردی در مقابل صحنه بدون آنکه نسبتی با تصویر داشته باشند و مناسبت موقعیت باشند، به نوعی افراط و اشتباه در به تصویر کشیدن سالهای دهه شصت به شمار می رود.
اما « بمب؛ یک عاشقانه » نکات مثبتی هم دارد که از جمله آن فیلمبرداری تحسین برانگیز محمود کلاری به شمار می رود. فیلمبرداری که مخصوصاً در دقایق ابتدایی فیلم بصورت ” ترکینگ ” انجام می شود و جلوه های بصری زیبایی را برای تماشاگر خلق می کند. همچنین باید به موسیقی زیبای فیلم نیز اشاره کرد که ساخته موسیقی ساز مشهور، النی کارایندرو است که قبلاً قطعات زیبایش را برای فیلمهای مطرح تئو آنگلوپولوس شنیده بودیم. موسیقی فیلم از این جهت برجسته است که دقایقی از فیلم بدون دیالوگ سپری می شود و تنها تصویر و موسیقی است که پیام خود را به مخاطب انتقال می دهد.
« بمب؛ یک عاشقانه » در بخش های فنی نمره قابلی قبولی می گیرد اما در روایت دچار ضعف هایی است که اجازه نمی دهد از « بمب؛ یک عاشقانه » به عنوان یک اثر موفق نام ببریم. ساختن یک عاشقانه در زیر بمباران زیباست اما این خرده پیرنگ به تنهایی نمی تواند ضامن موفقیت یک فیلم بلند سینمایی باشد. جدیدترین اثر معادی بیشتر از اینکه در مباحث فنی دچار مشکل باشد، دچار فقدان جزئیات در فیلمنامه است و این ایراد زمانی بیشتر به چشم می آید که فیلم به ورطه تکرار در سکانس هایی مانند مدرسه و سخنرانی ها می افتد.
منتقد : بابک مهرورز
سایت ” مووی مگ “
نام فیلم : بمب؛ یک عاشقانه
کارگردان : پیمان معادی
فیلمنامه : پیمان معادی
تهیه کننده : احسان رسولاف و پیمان معادی
مدیر فیلمبرداری: محمود کلاری
بازیگران :
پیمان معادی
لیلا حاتمی
سیامک انصاری
حبیب رضایی
و…